وتوعروسک گردان عروسکی هستی که در بی حضور تو عروسک گردانی پیشه کرده بود ! شاید دست سر نوشت همین نخهای نامرییست که دستان مرا در بند کرده اند . چه کسی میخندد ؟ وقتی به فرمان دستان تو دست سرنوشت عروسک را میگریاند..........................................نظر یادت نره نازنین .

۱۳۸۸ مرداد ۲۴, شنبه

دل دیوانه


چه بگویم بامن ای دل چه ها كردی
تو مرا با عشق او آشنا كردی
پس از این زاری نكن
هوس یاری نكن
تو ای ناكام ...دل دیوانه
با غم دیرینه ام
به مزار سینه ام
بخواب آرام ...دل دیوانه

هیچ نظری موجود نیست: