وتوعروسک گردان عروسکی هستی که در بی حضور تو عروسک گردانی پیشه کرده بود ! شاید دست سر نوشت همین نخهای نامرییست که دستان مرا در بند کرده اند . چه کسی میخندد ؟ وقتی به فرمان دستان تو دست سرنوشت عروسک را میگریاند..........................................نظر یادت نره نازنین .

۱۳۸۸ شهریور ۷, شنبه

زندگی




زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ , پرشی دارد اندازه ی عشق , زندگی چیزی نیست که لب تاقچه عادت از یاد من و تو برود , زندگی مجذور آینه است ,,,
زندگی گل به توان ابدیت , زندگی ضرب زمین در ضربان دل ماست , زندگی هندسه ی ساده و یکسان نفسهاست , هر کجا هستم باشم , آسمان مال من است , من نمی دانم که چرا میگویند اسب حیوان نجیبیست کبوتر زیباست و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست , گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد ,,,
چشم ها را باید شست , جور دیگر باید دید ...

هیچ نظری موجود نیست: