وتوعروسک گردان عروسکی هستی که در بی حضور تو عروسک گردانی پیشه کرده بود ! شاید دست سر نوشت همین نخهای نامرییست که دستان مرا در بند کرده اند . چه کسی میخندد ؟ وقتی به فرمان دستان تو دست سرنوشت عروسک را میگریاند..........................................نظر یادت نره نازنین .

۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعه

دعا


با هم بیاییم دعا كنیم , خدامونو صدا كنیم
كه آسمون بباره , فراوونی بیاره
ازش بخواهیم برامون , سنگ تموم بذاره
راههای بسته واشه , هیچكی غریب نباشه
صورت و شكل هیچكس , مردم فریب نباشه
شفا بده مریضو, خط بزنن ستیزو
رو هیچ دیوار و بومی , نخونه جغد شومی
دعا كنیم رها شن , اونا كه توی بندند
از بس نباشه نا اهل , زندونا رو ببندند
خودش می‌دونه داره , هركسی آرزوئی
این باشه آرزومون , نریزه آبرویی
سیاه و سفید یه رنگ بشه , زشتیهامون قشنگ بشه
كویرا آباد بشن , اسیرا آزاد بشن
خودش می‌دونه داره , هركسی آرزوئی
این باشه آرزومون , نریزه آبرویی

هیچ نظری موجود نیست: