وتوعروسک گردان عروسکی هستی که در بی حضور تو عروسک گردانی پیشه کرده بود ! شاید دست سر نوشت همین نخهای نامرییست که دستان مرا در بند کرده اند . چه کسی میخندد ؟ وقتی به فرمان دستان تو دست سرنوشت عروسک را میگریاند..........................................نظر یادت نره نازنین .

۱۳۸۹ فروردین ۱۰, سه‌شنبه

شب زفاف


شب زفاف در خاطره تمامی زوجهای جوان یک شب خاطره انگیز است. کلیه کسانی که این شب را تجربه کرده اند، بی شک تا آخر عمر آن را فراموش نخواهند کرد.منظور ما در این مقاله شب اول عروسی نیست . چون بسیاری از افراد ، قبل از عروسی ( که در عرف معمول است ) آمیزش جنسی( بطور کامل) را تجربه می کنند. پس منظور این مقاله زمانی است که دختر ازاله بکارت میشود . یعنی زمانی که دختر ، پرده بکارت خود را از دست میدهد .ما در این مقاله شب زفاف را زمانی میگوئیم ، که دختران برای اولین بار تجربه سکس از راه واژن را می آزمایند. همانطور که میدانیم تمامی زخمها ، دردناک هستند بخصوص اگر سطحی باشند . به عنوان مثال اگر دست شما با دیوار زبری (مثل کنیتکس) برخورد کند ، درد به حد زیادی غیر قابل تحمل است .این حالت دقیقا برای دختران مصداق دارد. آنها درد بسیار زیادی را در ضمن پاره شدن پرده بکارت تجربه میکنند. و غیر از آن ، درد بسیار زیادی هنگام داخل شدن آلت تناسلی در داخل واژن (دخول) خواهند داشت . اول برای روشن شدن قضیه علت درد را مرور میکنیم. دو نوع درد در هنگام اولین تجربه جنسی قابل درک است :
1- درد به علت پارگی پرده بکارت . این درد همانطور که در بالا ذکر شد به علت ایجاد یک زخم سطحی در داخل واژن است . که اینگونه زخمها معمولا دردناک تر از سایر زخمها میباشند . برای کنترل یا کاهش درد ، بهترین کار ایجاد معاشقه طولانی است .این کار سبب میشود تا دختر به مرحله ارگاسم یا نزدیک آن برسد . رسیدن به ارگاسم ، آستانه درد را بالا میبرد و باعث میشود که درد یا خیلی کم شود یا قابل تحمل گردد . به عنوان مثال د رزمان ارگاسم اگر شخص گاز گرفته شود درد را احساس نمیکند یا درد بسیار جزئی خواهد بود .
2- درد به علت دخول . این درد دقیقا درد به علت کشش دیواره واژن میباشد . شما وقتی بادکنکی را برای اولین بار باد میکنید ، زور بیشتری بکار میبرید تا بتوانید دیواره های بادکنک را از هم باز کنید . این حالت دقیقا دز واژن هم ایجاد میشود . واژن برای اولین بار میخواهد باز شود . پس درد زیادی را حس میکند . برای کنترل این درد دقیقا مثل بالا باید معاشقه طولانی داشت . تا هم واژن لیز شود و هم آستانه درد افزایش یابد . برای این منظور میشود از ژل لوبریکانت استفاده نمود.در کل برای آمیزش بهتر و کم درد در اولین تجربه باید نکات زیر را توجه نمود :۱- معاشقه طولانی تا رسیدن به مرحله ارگاسم ۲- استفاده از ژل لوبریکانت ۳ - بهتر است دختر لبه تخت دراز بکشد . جوری که پاهای وی کاملا روی زمین قرار بگیرد . در این صورت کمترین درد و فشار به دختر وارد میشود.۴- دختر را باید قبل از نزدیکی از نظر روحی آماده کرد ۵- درصورت داشتن درد شدید از ادامه نزدیکی خودداری کنید . پارگی پرده بکارت معمولا دارای خونریزی کم است . البته این قضیه به جثه زن و سن دختر دارد. در بعضی از موارد پرده دختر با نزدیکی پاره نمی شود . در این حالت حتما باید با جراح زنان مشورت نمود تا وی به روش جراحی پرده را باز نماید. تا ۳ روز پس از نزدیکی خونریزی بسیار جزئی ، طبیعی است و نباید نگران بود. در صورتی که هر گونه سوال برای شما پیش آمد به سایت پزشکان ایران در قسمت پیوندها مراجعه کنید. آن سوی زفاف یا پاره شدن پرده بکارت ، در حقیقت نمود خارجی جریانی بسیار پیچیده است که باید آن را آغاز “زنانگی” و پایان “دوشیزگی” شمرد. تازه عروس بنا به طبیعت ، از نخستین اکراه و هراس دارد و علت آن معمولا درد جسمانی نیست که اگر همراه با آرامش و خودداری و صبوری مرد باشد خیلی جزئی است. غالبا خود دختر هم نمی داند علت این هراس و اکراه در کجاست ؟ در واقع تازه عروس در این مرحله دچار نوعی ” شرم ” نیز هست . همه این علت ها را باید در جای دیگری جستجو کرد. در حقیقت چون زن در این مرحله که وارد حیات زناشویی می گردد دگرگونی مهمی در برابر خود می بیند و به زندگی آینده و مسوولیت ها و خطرهای آن می اندیشد و از آن واهمه دارد. همه این واهمه ها ، چه زن از آن آگاه باشد و چه نباشد ، قابل ملاحظه و شایسته توجه است. این وظیفه شوهر است که وجود این هراس فطری زن را دریابد و همواره آن را به یاد داشته باشد. بهترین فرصت برای جلب اطمینان زن همین دوره کوتاه است. معروف است که زفاف را نباید با جبر آغاز کرد ، ما می گوییم در کار پاره شدن پرده دوشیزگی نه تنها جبر نباید در کار باشد بلکه این عمل باید دنباله و نتیجه نوازشی صبورانه و معاشقه ای جانانه باشد و شوهر باید عروس را به تدریج متمایل و راغب به عمل نماید نه آن که با شتابکاری و به کار بردن زور ، تنها حس شهوت خویش را فرو نشاند.در این صورت تنها جسم زن را تصرف کرده و از تصرف روح او ناتوان مانده است. بنابراین شوهر در شب زفاف باید تمام تمهیدات لازم را به کار گیرد و در نهایت ملایمت و ظرافت عمل کند و بداند که کوچکترین اشتباه ، چندان او را خسته و دل آزرده می کند که به آسانی التیام پذیر نخواهد بود و گاه تا پایان زندگی زناشویی آثار آن بر جای می ماند.از نظر روانشناسی این دردهای روحی منجر به پیدایش هزاران نوع اختلالات فکری ، غم و اندوه مزمن می گردد که درمان آن بسیار مشکل خواهد بود زیرا اغلب منشا و علت اصلی آن ناشناخته می ماند.در واقع علت سرد مزاجی بسیاری از زنانی که لذت جنسی نمی برند آن است که در شب زفاف ناگواری دیده و رنج و تب روحی کشیده اند و این تالمات در ضمیر پنهان آنها مانده و اختلالات جسمی و روانی بعدی را با خود آورده است.بسیاری از امراض دیگر چون پریشان خیالی و بیماریهای عصبی غالبا در اثر همین رویدادهای به ظاهر کوچک شب زفاف ایجاد می شود و گاهی این عوارض روحی به قدری پیچیده و شدید می شود که روان پزشک باید مدتها وقت صرف کند تا پس از جلب اعتماد و اطمینان بیمار ، شاید موفق به کشف ریشه اصلی اختلال گردد.این است که باز تکرار می کنیم در نوازش و مهربانی و رعایت حال تازه عروس به ویژه در شب رفاف به هیچ نباید کوتاهی کرد. هیچ دختری فطرتا مرد را مختار نخواهد دانست تا هر چه می خواهد بکند و اگر حجب و حیای عروس یا هر علت ناشناخته دیگر مانع از آن است که به میل تسلیم شود بهتر است یک شب یا حتی شبهای متعدد ، زفاف را به عقب انداخت تا عروس به تماس جسمانی خو بگیرد و با آرامش خاطر مشتاق و راغب به ارتباط جنسی شود. عمر انسان آن قدر کوتاه نیست که چنین شتابکاری لازم باشد و به خصوص در این دوره ، صبر و متانت و حوصله به پیروزی و کامروایی خواهد انجامید.در اینجا باید یادآور شویم اگر داماد به دلیل ضعف نفس و سستی در رفتار ، بخواهد به هر نحو عمل را انجام دهد به نتیجه نمی رسد و لازم است اصرار در این باره خیلی ملایم و صبورانه باشد. اصولا زن وقتی هم حاضر و راغب به تسلیم است طبیعتا می خواهد بر او ظفر یابند ولی بین فتح عاشقانه و استیلای وحشیانه تفاوت بسیار است و مرد باید با فراست دریابد که هنگام دخول فرا رسیده است. به طور کلی در هفته های اول ازدواج برای نزدیکی نباید پافشاری کرد جز آن که عروس خود ابراز تمایل کند.شوهر اگر عیبی در بدن زن مشاهده کرد ، هرگز نباید آن را آشکار کند یا اظهار تعجب کند مبادا زن اندوهگین شود و آن را مایه حقارت پندارد.حساسیت شب زفافزفاف که همان ازاله ی بکارت در دختر است برای هر دو از خاصیت خاصی برخوردار است . انجام ناقص و یا وحشیانه ی آن در دختر می تواند آثار سوء جبران ناپذیری را ایجاد کند . داماد باید حالت خاص عروسش را درک کند و بدون آمادگی همسرش با او آمیزش نکند . مرد جوان باید عریزه ی جنسی خویش را کنترل کند و اگر در همسر خویش آمادگی نمی بیند صبر کند تا زمان مناسب فرا رسد و با مساعد شدن شرایط با ملاطفت و آرامی زفاف را انجام دهد . برخی از جوانهای بی تجربه شرایط حساس همسر خویش را در نظر نمی گیرند و در همان شب اول بنیاد زندگی خویش را خراب می کنند .چون پسر و دختر نادان بوند گله چران یا که شتر بان بونددرس زناشویی کجا خوانده اند کی بره قافله پی برده اندببر صفت حمله به آهو کند غرش و تندی و هیاهو کندای پسر آخر دمی آرام باش ای شتر مست دمی رام باشتندی داماد و خموشی زن سرد کند جمله چو صد بادزن»» این شب برای اغلب زوجها شب پر التهابی است و اولین شب ارتباط جنسی جدی میان آنهاست.»» زنها در این شب به شدت نگران و مضطرب هستند»» خاطره این شب تا پایان زندگی در ذهن زنان باقی می ماند.حتی اگر بعدها ازدواجهای مکرری کنند.»» پاره شدن پرده بکارت اغلب با آمدن مقداری خون همراه است و این برای طرفین مهم و استرس آور بوده و در زنها همراه با درد و سوزش و ضعف جسمانی است.»» مردها سعی کنند قبل از شب عروسی با خانواده خود جهت کنار گذاشتن آداب و رسوم غلط به طور جدی صحبت کنند.»» به همسر خود برای کسب اعتماد به نفس قبل از شب زفاف روحیه بدهید.»» هیچ لزومی ندارد که مردها همان شب اول پرده زن را پاره کنند. بهتر است به شب دیگری موکول گردد.»» سعی کنید این شب را با معاشقه و بوسه و لمس بگذرانید و دخول را به شبهای دیگر موکول کنید.»» این شب را در آغوش هم و برهنه تا صبح سپری کنید.آداب و رسوم غلط در شب زفاف:هم در گذشته و هم در حال حاضر در خانواده های سنتی ایرانی رسم است که در شب اول عروسی (شب زفاف) زنان پشت در اتاق عروس و داماد می نشینند تا داماد پارچه ای خونین را نشان آنها بدهد تا از پشت در بلند شوند و به خانه های خود بازگردند. این دستمال خونی نشان دهنده پاره شدن پرده بکارت عروس توسط داماد است.در تلقی عمومی جامعه ما ، شب ازدواج و زفاف ، شب خوشبختب و رسیدن به آرزوهاست ، اما شب زفاف شب خستگی هم هست ، شب اظطراب و نگرانی است شب سر درد شب گریه شب سوزش معده و شب …….و حتی شاید شب بر باد رفتن آرزوها هم باشد .اینکه چنین شبی با جایگاهی که در فرهنگ اجتماعی ما دارد و اثرات آن بر زندگی ما اینقدر درباره اش کم صحبت شده و حتی از دید نویسندگان و دیگر هنرمندان ما هم پنهان مانده خود معمایی است .شب عروسی در فرهنگ ما فعلا اون موقعی است که دو تا آدم که چند وقت در تدارک ازدواج بوده اند برای اولین بار زن و شوهر میشوند وبه صورت رسمی در یک رختخواب میخوابند ، شب ازدواج فقط و فقط یک کار اجباریست . شما و همسرتان باید از ماشین عروس پیاده شوید ، به درون خانه بروید و در را ببندید .همین . هر کس دیگری انتظاری یه غیر از این داشت زیاد به خرفش گوش نکنید .در فرهنگ ما ازدواج به همه فامیل مربوطه بعضی جاها ( که از لحاظ سواد عمومی سکس در مرحله پایین تری هستند ) از داماد انتظار دارند در عرض ۱۰ دقیقه تا نیم ساعت پارچه خون آلودی را به عنوان نشان باکره بودن عروس تحویل بده بعضی ها ممکنه تا شب ازدواج عروس اشون یا دامادشون را ندیده باشند و خیلی های دیگه ممکنه اون رو لخت ندیده باشند عده زیادی هم هستند مه قبل از عروسی با همسرشون سکس داشته اند ، پس پیچیدن یک نسخه ثابت غیر ممکن است اما چیزهای مشترکی هم وجود دارد .همه ما شب ازدواج خسته ایم توی این بحثی نیست ازدواج ایرانی سخته حداقل یک هفته دویدن و حرص خوردن داره دنبال جا میگردید خونه رو مرتب میکنید . دعوت فامیل و خلاصه تحمل دردسر های جشن . همه اینا باعث می شود که بهترین شب زندگی شما با خستگی و تنش های بدنی شروع بشه . عروس و داماد یا به اجبار غذا میخورند یا اصلا فرصت غذا خوردن پیدا نمیکنند و هر دو حالت برای یک سکس خوب مضر است .پس این شب چکار باید کرد ؟ احیانا دفعه اولی است که میخواهیم سکس داشته باشیم . تاثیر خستگی و اضطراب را میدونید ؟ برای آقایون این احتمال هست که اندام جنسیشون راست نشه و در صورت وقوع این امر اضطراب جند برابر می شود و اوضاع بدتر . در مورد خانمها این اضطراب باعت خشک شدن مهبل می شود که حتی برای خانمهای کارکشته هم دخول مشکل می شود چه برسه به دختری که برای اولین بار میخواد دخول را تجربه کنه .پس اولین کار شما مبارزه با اضطراب است . بهتر است اون دسته از کسانی که فامیل هاشون منتظر دیدن دستمال خونی هستند این مطلب را براشون روشک کنند که این فکر بیهوده ای است و بهتره شما را به حال خودتون بذارنبرای مبارزه با اضطراب اینه که منبع اونو از بین ببرید . منمبع اضطراب شب زفاف است اجبار به عمل جنسی است پس این ” اجبار ” لعنتی را از بین ببرید .اگه میتوانید با همسرتان صحبت کنید و بگویید احتیاجی نمیبینید که شب اول در اوج خستگی و تنش و اضطراب حتما سکس داشته باشید صحبت کنید چه قبلا و چه وقتی آخر شب با هم تنها هستید که عاشق عمل جنسی هستید ولی امشب اجباری در انجام کامل اون ندارید و بهتر میبینید که این کار را به فردا یا روزهای بعد موکول کنید که بدن هاتون تازه هستند و فکرتون باز و از نظر وقتی هیچ جور تنگی ندارید .با این فکر هم آغوشی را شروع کنید اگر دوست داشتید تا آخرش بروید و هرجا احساس کردید وقتش نیست متوقف شوید . اما خواهشا وحشی بازی هم در نیارید عمل هماغوشی را یک اجبار نشون ندهید نه به مرد و نه به زن . مرد باید اولین نکته براش راحتی و آرامش همسرش باشه و زن به جای اینکه مردانگی را توی …. سفت و دراز و زور زیاد ببینه توی اخلاق و رفتار دنبالش بگرده.یک نکته بسیار مهم : در اولین تجربه سکس اگر باعث ناراحتی و ناخوشایندی طرف مقابل خود بشوید این کار مطمئنا از لحاظ روحی و روانی تاثیر بدی روی سکس آینده شما هم خواهد داشت ( می دانید که روان آدمی در سکس چقدر تاثیر گذار است)صحبتی با آقا دامـــــــاد :قبل از هر چیز یادتان باشد که آب یا نوشیدنی دیگری که میل دارید در اتاق باشد که اگر هر کدام از شما احساس تشنگی کردید لازم نباشد بروید بیرون دنبال نوشیدنی بگردید .چون خیلی ها شب اول به خاطر ترس و تنش و….. دهنشان خشک می شود و احتیاج به آبی دارند وارد خانه که می شوید قبل از افتادن روی مبل و صندلی بطرف همسرتان بروید و او را در آغوش بکشید ، زیر گوشش بگوید که دوستش دارید و قول بدهید که این زندگی زیبایی را که کنارش شروع کردید را ادامه خواهید داد . همین طور که در آغوشش گرفتیه اید به سمت جایی برای نشستن برویدو کنار هم بنشینید . هم او خسته است و هم شما .توی صورتش نگاه کنید و بگویید که زیباست هیچ عجله ای نکنید با حوصله باشید و صبور . آرام حجابش را بردارید و عاشقانه به همسرتان نگاه کنید و تکرار کنید که واقعا زیباست بسیار ظریف یه دستهایش دست بزنید دست ها را بالا بیارین و آرام ببوسید . بعد از بوسه چند لحظه مکث کنید و به خاطره این بوسه فکر کنید ( اینجا فرصت مناسبی است که آیا آب یا نوشیدنی دیگه ای لازم داره ؟)اگر قبلا با همسرتون سکس داشته اید این کارها را به عنوان یک عروس با او بکنید واگر نداشته اید و دختر از طبقاتی باشد که هیچ وقت با پسری حتی خود شما نبوده به او اطمینان بدهید تا ترس و اضطرابی نداشته باشد . توجه کنید که زنها نسبت به بدنشان خیلی حساس میباشن پس یک ضرب به سینه ها یا جاهای دیگر دست نزنید اگر خیلی خسته نیستید با همسرتان بایستید و ایستاده در اغوشش بگیرید اینطوری میتوانید آروم دستهاتونو حرکت بدین و پشت بدن همسرتونو نوازش کنید آروم در گوشش حرف های عاشقانه بزنید .بقیه مراحل به همین سادگیست به آرومی همین فضا را دنبال کنید ( عاشق باشید و اعتماد دهنده به طرف مقابل در هر تماس ). کنار هم دراز بکشید و آروم تا حدی لباسها را در بیاورید همسرتان را تحسین کرده و شهوت انگیزی اش را بهش یاد آور شوید . سانتی متر یه سانتی متر بدن همسرتان را لمس کرده و به آن عادت کنید .صحبتی با عروس خانم :خانم عزیز شما هم وظیفتان همین چیز هاست . اگر لباس آقا داماد را تا آخر در آورده اید بهش بگوید به پشت بخوابد و چشماش را ببند با احتیاط کامل به بدن همسرت دست بکشید آلت جنسی او را اگر خواستید نوازش کنید و نه کار بیشتر . اگر بار اول است در این جلسه اجازه دهید که گذشت زمان همه چیز را یاد بدهد جلسه اول حداکثر می تواند شناخت باشد به هر حال نه آقا از آلت جنسی شما زیاد سر در نیارورد و نه شما از آلت جنسی او پس یک حرکت لذت بخش را شروع کنید مانند نوازش آلت همدیگر و کمی به همین حرکت ادامه دهید .قصدتان کمی نوازش و بعد خوابیدن و استراحت کردن باشد هرچند ممکن است که چیز های دیگری هم پیش آید . سکس لازم نیست حتما دخول باشد اگر بخواهید یک ضرب سراغ دخول بروید مثل اینه که با زبانی که نمیشناسید برنامه نویسی کنید . صبر کنید تا اول چگونگی موضوع را یاد یگیرید این باعث می شود موقع عمل مقدمات را خوب بدانیدخلاصه کلام :۱ – تا احساس آمادگی کامل برای کاری نکرده اید وارد عمل نشوید .۲ – هر لحظه مطمئن باشید همسرتان راحت است ( آقایون بیشتر توجه کنند چون این عمل اولین بار برای خانمها خیلی اضطراب آور تر است )۳ – اگر عروس باکره باشد از پرده بکارت نترسید اگر دخول را درست انجام بدهید پرده بکارت بدون درد یا خونریزی باز خواهد شد .این عضو در مردان به صورت استوانه ای شکل می باشد که از ۳ بافت تو درتو تشکیل شده.این بافتها اسفنجی شکل هستند و میتونین شکل یه توری رو واسه خودتون مجسم کنین .در واقغ اونها حاوی میلیونها فضای خالی هستند که در زمان تحریک جنسی توسط خون پر می شوند و باعث بر انگیختگی آلت جنسی می شوند.پوست آلت هم شل و کاملآً قابل کش اومدنه تا بتونه خودش رو با هر دو حالت فیزیکی آلت تطابق بده….اما کارایی این عضو که معمولاً آقایون بخاطرش فکر میکنن خیلی کارشون درسته! محتاج فعالیت چند عضو دیگه است که من بصورت خیلی ساده اونها رو براتون میگم:کیسه بیضه یا : Scortum – این عضو از بسیاری مخازن خون و اسپرم تشکیل شده و در واقع کار اصلیش تنظیم حرارت بیضه ها میباشد.بطور معمول در آقایون دو بیضه وجود دارد که (… و اینکه یکیش هم بالاتر از اونیکی باشه کاملاً طبیعیه!! کشتین منو با این سوالتون!!) فوق العاده حساس می باشد.کیسه بیضه از ماهیچه هایی تشکیل شده که در هنگام گرما شل میشن و بین بیضه و بدن فاصله می اندازن و در هنگام سرما هم جمع شده و بیضه ها رو به بدن میچسبونن.بدن انرژی زیادی رو صرف ثابت نگه داشتن دمای این منطقه میکنه .آقایون توجه کنن که برای همینه که زمستونها ته ۲ تا جیب شلوارشون سوراخ میشه!! چون وقتی با دوستاشون ایستادن چرت میگن ، نا خود آگاه می خواهن دستشون رو به سمت این قسمت ببرن تا هم باعث تقسیم گرمایی بشن و هم این عضو رو از سرما حفظ کنن!!بیضه ها: در این بخش هورمونهایی مثل تستسترون، هورمون ابتدایی مردانه ، و اسپرمهای ناآماده تولید میشه.درون بیضه توده عظیمی از لوله که بهش Seminiferous Tubules یا لوله منی ساز میگن وجود دارهEpididymis : یه لوله قطور ماهیچه ای که روی بخش پشتی بیضه خوابیده که اسپرمها رو انبار میکنه و با انقباضش اونها رو به سمت رگی به اسم Vas deferens می بره تا اون رگ مواد رو از توی مثانه رد کنه.در مردان لوله خروج ادرار و منی در انتهای پرسوتات یکی میشن …ولی برین خدا رو شکر کنین که در زمان برانگیختگی دریچه لوله ادراری بسته میشه تا همه چی قاطی پاطی نشه!!!…مواد بعد از اینجا وارد رگ اصلی برون ریز یا Urethra میشوند که اینکار هم توسط Ejaculate duct انجام میشه.البته فراموش نشه که به رگ برون ریز عضوی به اسم Seminal vesicles ضمیمه شده که با همکاری پروستات باعث میشن مواد قندی فراکتوز اضافه بشه تا اسپرمها مواد غذایی لازم رو بدست بیارن . یعنی درواقع انرژی بگیرن و محیط مناسبی برای پرورش و آماده شدن اسپرم فراهم بشه. بعد از این لوله برون ریز مواد رو بسمت خروج از بدن هدایت میکنه و شما دجار انزال میشین…اما ۲ قسمت دیگه وجود داره که توجهتون رو بهش جلب مبکنم.یکی غده Bulbourethral که در ابتدای برانگیختگی یه پیش آب راه براتون فراهم میکنه تا لوله برون ریز از اسیدها و مواد ادراری پاکسازی بشه.این آب درابتدا حاوی هیچ اسپرمی نیست ولی اگر بعد از یکبار انزال مایع منی همچنان در لوله باقی مونده باشه در کورس بعدی می تونه اسپرمها رو با خودش حمل کنه و براتون یه بچه کاکل زری بالا بیاره!! ولی بدونین احتمالش پایینه اما وجود داره….نکته دوم ماهیچه ایه که بین معقد وآلت تناسلی قرار داره و در واقع ۲ جا رو کنترل میکنه.برای همینه که هر وقت فشاری به آلت می یارین همون فشار به معقد هم وارد میشه...

برگرفته از سایت پزشکان ایران

۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه

نوروز با دکتر شريعتي

مي خواستم در مورد نوروز بنويسم اما وقتي ديدم دکتر شريعتي به بهترين وجه در مورد نوروز نوشته ديگه ننوشتم ،ببينيد و قضاوت کنيد :
.
.
چه افسانه ي زيبايي ،زيبا تر از واقعيت ! راستي مگر هرگز کسي احساس نمي کند که نخستين روز بهار ،گويي نخستين روز آفرينش است . اگر روزي خدا جهان را آغاز کرده است مسلما بهار نخستين فصل ،فروردين نخستين ماه و نوروز نخستين روز آفرينش است .هرگز خدا جهان و طبيعت را با پاييز يا زمستان يا تابستان آغاز نکرده است .مسلما اولين روز بهار ، سبزه ها روئيدن آغاز کرده اند و رود ها رفتن و شکوفه ها سرزدن و جوانه ها شکفتن ، يعني نوروز .نوروز تجديد خاطره ي بزرگي است ؛خاطره ي خويشاوندي انسان با طبيعت هر سال، اين فرزند فراموشکار -که سرگرم کارهاي مصنوعي ساخته هاي پيچيده ي خود- مادر خويش را از ياد مي برد با ياد آوري هاي وسوسه آميز نوروز ، به دامن وي باز مي گردد و با او اين باز گشت و تجديد ديدار را جشن مي گيرد .فرزند در دامن مادر ، خود را باز مي يابد و مادر در کنار فرزند ،چهره اش از شادي مي شکفد اشک شوق مي بارد فرياد شادي مي کشد جوان مي شود حيات دوباره مي گيرد با ديدار يوسفش بينا و بيدار مي شود .نوروز دست مردم را مي گيرد و از زير سقف ها ،درهاي بسته ،فضاهاي خفه ،لاي ديوارهاي بلند و نزديک شهر ها وخانه ها ، به دامن آزاد و بيکرانه ي طبيعت ميکشاند .گرم از بهار ،روشن از آفتاب ،لرزان از هيجان آفرينش و آفريدن ،زيبا از هنر مندي باد وباران ، آراسته با شکوفه ، جوانه ،سبزه و معطر از باران ؛ بوي باران ،بوي پونه ،بوي خاک ،شاخه هاي شسته ،بران خورده پاک.....
.
روحش شاد

بهار


بوي باران بوي سبزه بوي خاك
شاخه هاي شسته باران خورده پاك
آسمان آبي و ابر سپيد
برگهاي سبز بيد
عطر نرگس رقص باد
نغمه شوق پرستو هاي شاد
خلوت گرم كبوترهاي مست
نرم نرمك مي‌رسد اينك بهار
خوش به حال روزگار
خوش به حال چشمه ها و دشت ها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه هاي نيمه باز
خوش به حال دختر ميخك كه مي خندد به ناز
خوش به حال جام لبريز از شراب
خوش به حال آفتاب
اي دل من گرچه در اين روزگار
جامه رنگين نمي پوشي به كام
باده رنگين نمي نوشي ز جام
نقل و سبزه در ميان سفره نيست
جامت از ان مي كه مي بايد تهي است
اي دريغ از تو اگر چون گل نرقصي با نسيم
اي دريغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
اي دريغ از ما اگر كامي نگيريم از بهار
گر نكوبي شيشه غم را به سنگ
هفت رنگش ميشود هفتاد رنگ

قایقی خواهم ساخت


قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند.
قایق از تور تهی
و دل از آروزی مروارید،
همچنان خواهم راند
نه به آبیها دل خواهم بست
نه به دریا ـ پریانی که سر از آب بدر می آرند
و در آن تابش تنهایی ماهی گیران
می فشانند فسون از سر گیسوهاشان
همچنان خواهم راند
همچنان خواهم خواند
«دور باید شد، دور.
مرد آن شهر، اساطیر نداشت
زن آن شهر به سرشاری یک خوشه انگور نبود
هیچ آئینه تالاری، سرخوشیها را تکرار نکرد
چاله آبی حتی، مشعلی را ننمود
دور باید شد، دور
شب سرودش را خواند،
نوبت پنجره هاست.»
همچنان خواهم راند
همچنان خواهم خواند
پشت دریاها شهری ست
که در آن پنجره ها رو به تجلی باز است
بامها جای کبوترهایی است، که به فواره هوش بشری می نگرند
دست هر کودک ده ساله شهر، شاخه معرفتی است
مردم شهر به یک چینه چنان می نگرند
که به یک شعله، به یک خواب لطیف
خاک موسیقی احساس تو را می شنود
و صدای پر مرغان اساططیر می آید در باد
پشت دریا شهری ست
که درآن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند.
پشت دریاها شهری ست!
قایقی باید ساخت
.

سهراب سپهری

۱۳۸۸ اسفند ۲۲, شنبه

نوروز

جشن نوروز با تصویب سازمان ملل متحد یکی از مناسبت های جهانی و یکی از میراث فرهنگی معنوی بشری است
مجمع عمومی سازمان ملل متحد "نوروز" را به عنوان یک مناسبت جهانی به رسمیت شناخت.
در هفتاد و یکمین نشست شصت و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد که بعداز ظهر روز سه شنبه ۲۳ فوریه( ۴ اسفند) در مقر این سازمان در نیویورک برگزار و با تصویب قطعنامه ای عید نوروز به رسمیت شناخته شد.
در خبر منتشرشده از سوی سازمان ملل متحد درباره اهمیت نوروز آمده است: " نوروز برای بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان، آغاز سال نو است و بیش از سه هزار سال است که درمناطقی از بالکان، منطقه دریای سیاه، قفقاز، آسیای مرکزی و خاورمیانه و نقاط دیگری از جهان جشن گرفته می شود."
بر اساس این خبر، متن این پیشنهاد به وسیله نماینده آذربایجان مطرح شد و در ادامه نماینده ایران شعری از مولوی درباره تولد دوباره زمین و انسان در نوروز خواند.
در این متن از نوروز به عنوان روزی برای دعوت مردم به درک متقابل و گفت و گوی فرهنگ ها نام برده شد.
با تصویب سازمان ملل متحد از این پس همه کشورهای عضو این سازمان باید در تقویم های رسمی شان روز۲۱ مارس را به عنوان نوروز ثبت کنند و برای حفظ و توسعه فرهنگ و سنت های آن تلاش کنند.
پیشتر سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) نوروز را در فهرست میراث فرهنگی معنوی بشر قرار داده بود.
در واکنش به این خبر اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان رهبری ایران در جلسه روز چهارشنبه این مجلس اقدام سازمان ملل در ثبت جهانی نوروز را ستود و انتخاب این روز برای آغاز سال را نشانه ای از حسن سلیقه قوم ایرانی در سال های دور دانست.
ازجمله کشورهایی که در ثبت جهانی نوروز همکاری کرده اند ازبکستان است که جمعیت زیادی از این کشور از جمله در سمرقند و بخارا به زبان فارسی صحبت می کنند و دارای پیوند های قوی و مشترک فرهنگی با کشورهای منطقه از جمله ایران است.
به اعتقاد بعضی از پژوهشگران، قلمروی که هم اکنون مردم آسیای مرکزی در آن به زندگی می کنند در گذشته مکان اصلی سکونت مردم آریایی بوده و این امر موجب گسترش چشمگیر سنت ها و آیین های نوروزی در میان مردم این منطقه شده است.
در آن سوی آسیای مرکزی و قفقاز یعنی در کشورهای ترکیه و عراق هم کردهای این دو کشور نیز نوروز را جشن بزرگ خود می دانند و آن را گرامی می دارند.
عید نوروز در بعضی ازکشورهای آسیای مرکزی و جمهوری آذربایجان تعطیل رسمی است و جشن گرفته می شود.
در سال های اخیر برگزاری نوروز جنبه جهانی تری به خود گرفته و برخی از شهرهای اروپایی نیز آن را به رسمیت شناخته اند.


نوروز مبارک باد

۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

آنچکه زنان هنگام ملاقات با مردان به آن توجه میکنند



متاسفــانـه بـرخـی از مــردان بسیاری از ارزشـهـای والای انسانی را نادیده گرفته و وقـتـی زنـی را مـورد تـوجـه قـرار می دهند، دو فکر نکوهیده و ناپسند زیر به سرعت از ذهنشان خطور مینماید:
۱- او بدون لباس چگونه بنظر خواهد رسید؟۲- روابط جنسی او چگونه خواهد بود؟
هنگامی کـه زنـان مـردی را مورد توجه قرار می دهند، معمولا سه فکر از ذهنشان عبور میکند:۱- آیا شاغل است؟۲- آیا شغل خوبی دارد؟۳- آیا او میتواند شغل خوبی را تـا مـدتی کـافی حفظ کند تا هر دو بتوانیم از مـنفعت آن بهرمند شویم؟
شاید این دلیل آن باشد که چرا مردان احـساس میکنند پذیرفته شدن آنها توسط یک زن منوط به گذراندن یک تست مشکل در مورد وضعیت جسمانی و مالیشان است.
مردها نگاهی سر سری دارند، زن ها موشکافانه میبینند
بـرخـلاف بـاور عـمومی، زنـها بـیشتر از مردان به مسائل دیداری اهمیت می دهند. آنـها تـمایل دارنـد آنچه را که دوست دارند ببینند. این دیدن لـزوما همـراه با خـیـره شـدن و زل زدن نیست و لزومی ندارد که آن چیز کاملا واضح و آشکار باشد.یک نـگـاه گذرا کافیست که تمام جزئیات در ذهن آنها ثبت گردد. مردان تحسین می کنـنـد زنـان تـفتیش؛ یک زن ممکن است قبل از اینکه چشم در چشم یک مرد دوخته باشد و یـا ایـنـکه توجهش را به خود جلب نموده باشد، بخواهد تصمیم به علاقمند شدن به آن مرد بگیرد.
مـردان پـستی بلندی ها و برجستگی ها را مورد توجه قرار می دهـنـد، زنان ساخـتـار و بـنیان را. آنها به چشمها، دستها، دندانها، لبـخـند و کلاس مردان نـیـز توجه می کـنـنـد.
زنهایی که بیشتر به خصوصیات وجودی مردان اهمیت می دهنـد، به مردان صادق، اهل گردش روی، قابل اعتماد و با استیل، زیرک، خوش مشرب و باکلاس توجه میکنند.
چنین مردانی به عـنـوان افرادی دوست داشـتـنی، مـهربان و علاقمـنـد بـه دیـگران درنظر گرفته می شوند. آنها محدوده وسیعی از تماسها و بـرخـوردهای شـخـصی را ایجاد و نگهداری میکنند.
زن ها از چشمهایشان بـرای برقراری ارتبـاط با مـرد مورد علاقه خود استفاده میکنند. از طرف دیگر مردها، از تماسهای چشمی و دیداری در مورد زن مورد علاقه خود اجتناب مینمایند.
با اینکه زنها می گویند که دوست ندارند یک مرد به بدن آنها خیره شود، وقتی مـردی که ممکن اسـت به او عـلاقمند باشند عمیقا در چشمهایشان نگاه میکند، بدون اینـکه ابراز کنند، احساس شعف و شادمانی بسیار می نمایند.
مردی که میداند برای انتقال علاقه خود به همسر آینده اش چگونه باید از چشمهایش استفاده کند موفقتر از مردی خواهد بـود که از نگاه کردن مستقیم به چشمهای زن مورد علاقه اش خودداری می کند. تبادل تماسهای چشمی مرحله آغازین ابراز علاقه محسوب میگردد.
اغلب زنها می توانند بگویـند که آیا یـک مـرد چشم های خـائن، چشم های دروغگو، چشم های متقلب، چشم هـای مـتــاهل، چشمهای منحرف و چشمهای صادق دارد یا خیر.
چنانچه مردی از چشمهایش به صـورتی نادرست استفـاده کند، مـمـکن اسـت شـانس موفقیت در برگزیدن همسر مورد علاقه اش را از دست بدهد. زنها قوه درک بالایی دارند. آنها می تـوانند از نگاه یک مرد احساس کنند که آیا او صادق و قابل اعتماد است یا خیـر.
اگر مردی از بـرقرای تـمـاس چشمـی بـا زن مـورد عـلاقـه اش خـودداری کـنـد، پـیـغـامـی میفرستد مبنی بر نداشتن تجربه کافی درمورد زنها،خجالتی بودن و عدم اعتماد بنفس و اگر خیلی شدید به وی خیره شود، باعث ناراحتی او خواهد شد.
مـردانـی کـه تـجـربـه زیادی در مورد زن ها ندارند بصورت شهوانی و نادرست به آنها نگاه میکنند. مردانی کـه نگاهی مطمئن حاوی پیغام ” میتوانم ترا داشته باشم!” ، بـه همسر آینده اشان دارند، او را مجذوب خودشان میکنند.
بغیر از اینکه زن هـا دستان یـک مـرد را برای اینکه ببیند آیا حلقه ازدواج دارد یا خیر، نگاه میـکنند، یک دلیل دیگر را نیز دنبال میکنند.
اگر انگشت انگشتر یک مرد از انگشت سبابه او بلندتر باشد، مفهومش این است که سطح تستوسترون ( تستوسترون هورمونی در بدن است که برای تحرکات جنسی، تنظیم مقدار چربی، نگهداری عضلات، تعدیل قند و فشار خون و جلوگیری از افسردگی مورد نیاز است ) بـالایی دارد. اگـر انـگشـت انـگشتر کوتاه تر از انگشت سبابه باشد، مقدار تستوسترون کمتر از میزان متوسط آن است.
مـردها به سادگی و به اندازه زنها لبخند نمی زنـنـد. اگـر یـک زن خـوشـحـال بـاشـد و یـا احساسات مسرت بخشی را تجربه کند، لبخند میزنـد.
در میـهمـانی های فامیلی خود اگر دقت کنید کمتر مردی را میـبینید که لبخند بر چهره اش باشد. اغلب آنها طوری بنظر میرسند که گویی از حضورشان در میهمانی خوشنود نیستند.
افرادیکه دارای چهره ای مـعمولی هستـند و لبخند میزنند اغلب جذاب تر از مردان خوش قیافه و زنـان زیـبـایی هستند که لبخند نمیزنند.
لبخند یک مرد نشان دهنده دلربایی، خوش بینی، مهربـانـی و با احـسـاسی او اسـت و بیانگر آن است که آنچه را که می بینـد دوسـت دارد و از هـمه مـهمتر شخصی است که می توان با او ارتباط برقرار نمود. هنگامیکه ما لبخند میزنیم عضـلات صـورتمان سیستم عصبی را برای تولید هورمون خاصی بنام “مورفین مغزی” تحریک میـنماید.
ایـن هورمون در ما احساسی دلپذیر و آرامش بخش ایجاد میکند. ترشح آن یک اثر بی حـسی نـیز به دنبال خواهد داشت.