شب آشيانه ! شب زده ! چکاوک شکسته پر
رسيده ام به ناکجا ٬ مرا به خانه ام ببر
کسی به ياد عشق نيست ٬ کسی به فکر ما شدن ٬از آن تبار خودشکن ٬
تو مانده ای و بغض من
از اين چراغ مردگی ٬ از اين بر آب سوختن ٬از اين پرنده کشتن و از اين قفس فروختن ٬چگونه گریه سر کنم ؟
که یار غمگسار نیست
مرا به خانه ام ببر که شهر ٬ شهر یار نیست
مرا به خانه ام ببر ! ستاره دل نواز نیست
سکوت ٬ نعره می زند ٬ که شب ٬ ترانه ساز نیست
مرا به خانه ام ببر ٬ که عشق در میانه نیست
مرا به خانه ام ببر ! اگرچه خانه خانه نیست
از اين چراغ مردگی ٬ از اين بر آب سوختن ٬از اين پرنده کشتن و از اين قفس فروختن ٬چگونه گریه سر کنم ؟ که یار غمگسار نیست
مرا به خانه ام ببر که شهر ٬ شهر یار نیست
رسيده ام به ناکجا ٬ مرا به خانه ام ببر
کسی به ياد عشق نيست ٬ کسی به فکر ما شدن ٬از آن تبار خودشکن ٬
تو مانده ای و بغض من
از اين چراغ مردگی ٬ از اين بر آب سوختن ٬از اين پرنده کشتن و از اين قفس فروختن ٬چگونه گریه سر کنم ؟
که یار غمگسار نیست
مرا به خانه ام ببر که شهر ٬ شهر یار نیست
مرا به خانه ام ببر ! ستاره دل نواز نیست
سکوت ٬ نعره می زند ٬ که شب ٬ ترانه ساز نیست
مرا به خانه ام ببر ٬ که عشق در میانه نیست
مرا به خانه ام ببر ! اگرچه خانه خانه نیست
از اين چراغ مردگی ٬ از اين بر آب سوختن ٬از اين پرنده کشتن و از اين قفس فروختن ٬چگونه گریه سر کنم ؟ که یار غمگسار نیست
مرا به خانه ام ببر که شهر ٬ شهر یار نیست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر