وتوعروسک گردان عروسکی هستی که در بی حضور تو عروسک گردانی پیشه کرده بود ! شاید دست سر نوشت همین نخهای نامرییست که دستان مرا در بند کرده اند . چه کسی میخندد ؟ وقتی به فرمان دستان تو دست سرنوشت عروسک را میگریاند..........................................نظر یادت نره نازنین .

۱۳۸۸ دی ۲, چهارشنبه

طاقت بیار رفیق...


طاقت بیار رفیق...
طاقت بیار میشه شنید ، خندیدن دلخواه رو
تو زنده می مونی رفیق ، طاقت بیار این راه رو
طوفانُ پشت سر بذار ، اون سمت ما آبادیه
این زمزمه تو گوشمه، فردا پر از آزادیه
طاقت بیار رفیق، دنیا تو مشت ماست
طاقت بیار رفیق ، خورشید پشت ماست
طاقت بیار رفیق ، ما هر دو بی کسیم
طاقت بیار رفیق ، داریم میرسیم
دنیا اگه تاریک شد ، دستای فانوسُ بگیر
با من بیا با من بیا ، چیزی نمونده از مسیر
سرما و سوز برف رو ، آهسته پشت سر بذار
امروز وقت خواب نیست ، ما با همیم طاقت بیار
طاقت بیار رفیق ، دنیا تو مشت ماست
طاقت بیار رفیق ، خورشید پشت ماست
طاقت بیار رفیق ، ما هر دو بی کسیم
طاقت بیار رفیق ، داریم میرسیم
طاقت بیار رفیق...رفیق...

هیچ نظری موجود نیست: