وتوعروسک گردان عروسکی هستی که در بی حضور تو عروسک گردانی پیشه کرده بود ! شاید دست سر نوشت همین نخهای نامرییست که دستان مرا در بند کرده اند . چه کسی میخندد ؟ وقتی به فرمان دستان تو دست سرنوشت عروسک را میگریاند..........................................نظر یادت نره نازنین .

۱۳۸۸ شهریور ۱۹, پنجشنبه

ای همه وجود من


خانه خراب تو شدم به سوی من روانه شو

سجده به عشقت می زنم منجی جاودانه شو

ای كوه پر غرور من سنگ صبور تو منم

ای لحظه سازعاشقی عاشق باتو بودنم

روشنترین ستاره ام می خواهمت می خواهمت

تو ماندگاری بر دلم می دانمت می دانمت

ای همه وجود من نبود تو نبود من

هیچ نظری موجود نیست: