يه روز وقتي به گل نيلوفر نگاه کردم ترس تموم وجودمو برداشت که شايد منم يه روز مثله گل نيلوفر تنها بشم وسطه يه مردابه بزرگ .... حالا که ميبينم خودم مرداب شدم دنبال يه گل نيلوفر ميگردم که از تنهايي نميرم ... حالا مي فهمم که گل نيلوفر مغرور نيست ... اون خودشو وقف مرداب کرده بود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر