وتوعروسک گردان عروسکی هستی که در بی حضور تو عروسک گردانی پیشه کرده بود ! شاید دست سر نوشت همین نخهای نامرییست که دستان مرا در بند کرده اند . چه کسی میخندد ؟ وقتی به فرمان دستان تو دست سرنوشت عروسک را میگریاند..........................................نظر یادت نره نازنین .

۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه

درد عشق


ما همان عاشقانیم که در عشق شما وا مانده ایم .ما را در یاب ای عشق که در مهد تو غرقیم.اری همان عاشقی که اتفاقی دید و عاشق شد اتفاقی دید و دنیاش زیرورو شد ولی با ابزار پند ندادی نصیحت که ای عشق تو کجا و ما کجا من همان عاشق دیوونه به تو درخواست دادم ولی تو نگاهی بیش ننداختی که ز کارت پشیمان شوی ای عشق من عاشقانه دوست می داشتم ولی حالا زیرکانه دوست می دارم عشق به تو می نگرم با نگاهی غم انگیز ولی بدون اخر ...

هیچ نظری موجود نیست: